6
4 out of 5 stars
rating
عباس راننده ي كاميون و شاگردش رضا در جاده به زن بي خانماني به نام مرجان برمي خورند. عباس پس از اين كه مرجان قول مي دهد براي هميشه نسبت به او وفادار باشد با او ازدواج مي كند. مرجان كه از شوهر سابقش قاسم فرزند دختري دارد و او را به خاله اش سپرده در غياب عباس فرزندش را مي بيند. عباس نسبت به غيبت هاي مرجان بدگمان مي شود، و از طرف ديگر قاسم مي خواهد كه مرجان فرزندش را به او بسپارد.